هوش مصنوعی با انسان چه خواهد کرد؟
از اینکه گوشی شما اپلیکیشنهایی دارد که صدا، چهره و دست خط افراد مختلف را تشخیص میدهد، به هیجان میآیید. از خواندن مقالهای دربارهی اینکه فیسبوک از این پس اطلاعات خود را منظمتر و هوشمندانهتر بازیابی میکند، لذت میبرید و احتمالاً در انتظار برنامهی جدید اپل بر روی محصول آیندهاش هستید که قرار است با شما ارتباط دوستانهتری برقرار کند.
شما به «هوش مصنوعی» علاقهمندید و با آنکه هیجانی برای دانستن چند و چون آن ندارید، اما به دنبال استفاده از امکاناتی هستید که برای شما میسازد.
«هوش مصنوعی» برای دنیای امروز ما همین امکانات، محصولات و رباتهای روبهتوسعهای است که اخبار آن را پیگیری میکنیم و برای فیلمهای علمی- تخیلی، مغز متفکر همزیستهایی قدرتمندی که در کنار و یا روبهروی انسان خواهند ایستاد!
ماشین هوشمند، موضوع جذاب بسیاری از این فیلمهاست؛ دستگاهی که قرار است مثل انسان فکر و عمل منطقی داشته باشد. اگر به دنبال معنای سادهتر آن هستید؛ یعنی بتواند به موقعیتهای ازپیشتعییننشده پاسخ دهد؛ به پیامهای نادرست معنا بدهد؛ توانایی یاددادن و یادگرفتن داشته باشد؛ ارتباط دونفره برقرار کند و اشتباهات خود را اصلاح کند.
با این هدفی که متخصصان هوش مصنوعی دنبال میکنند، دنیایی که فیلمهای علمی- تخیلی برای ما تصویر کردهاند، کاملاً قابل تحقق است. فکر میکنید خطرات داشتن چنین دنیایی چیست؟ اینکه مثل یک فیلم هیجانانگیز، فرماندهی رباتها علیه بشر دستور جنگ بدهد و نسل این موجود دو پا را منقرض کند و احتمالاً سه یا چهار نفر قهرمان سوار بر سفینهی خود راهی فضای بین ستارهیی و دنیاهای ناشناخته شوند. حقیقت این است که افراد بسیاری نسبت به چنین آیندهای هشدار دادهاند. آدمهایی که افراد بزرگی در تخصص خویش هستند و چه بسا از تأثیرگذارترینها در عصر حاضر. خوب! گاهی هم باید هشدارها را جدی گرفت!
ما؛ دایناسورهای هاوکینگ!
احتمالاً بسیاری از شما مقالهی معروف «استیون هاوکینگ» را بهار ۲۰۱۴ در «ایندیپندنت»خواندهاید؛ خلاصهاش این است که او میگوید هوش مصنوعی در حال محکم کردن جای پای خود در دنیای انسانهاست و داستان بسیار خطرناکتر و جدیتر از چیزی است که تکنولوژیستها فکر میکنند. او دستاوردهای فعلی را در زمینهی هوش مصنوعی در برابر آنچه که قرار است در آینده ظهور کند، بسیار ناچیز میداند.
هاوکینگ از تعبیر جالبی هم استفاده کرده است؛ «پایان عصر انسان». خندهدار است؟ درست مثل دایناسورها. البته آنچه او را برای نوشتن چنین مقالهای ترغیب کرد؛ فیلم «برتری» بود. هاوکینگ در مقالهی خود تأکید میکند که این فیلم را تنها به چشم یک فیلم علمی- تخیلی دیدن، میتواند بزرگترین اشتباه در تاریخ بشر باشد.
ماسک و ترس از حضور شیطان
«ایلان ماسک» یکی از ۱۰ شخصیت تأثیرگذار جهان و احتمالاً چهرهی دوست داشتنی بسیاری از علاقهمندان به تکنولوژی نیز تعبیر جالبی از توسعهی بیچونوچرای هوش مصنوعی دارد؛ «فراخوانی شیطان».
این تعبیر کسی است که قرار است با کپسولهای «دراگون» در «اسپیس ایکس»، زمینهساز گشتوگذار ما دور کرهی زمین و حتی دورتر از آن باشد.
کپسول دراگون او چندی است که رقیب جدی «سایوز» روسها شده و طبق قراردادی که با ناسا دارد در انتقال تجهیزات و محمولههای فضایی به ایستگاه بینالمللی موفق بوده است. او نسخهی سرنشیندار دراگون را بهار امسال رونمایی کرد؛ اژدهایی که قرار است این بار زندگیبخش باشد، وابستگی ناسا به سایوزها را کم و بساط سفر آدمیزاد را به سرزمین مریخیها در حولوحوش سال ۲۰۳۰ فراهم کند.
هرچند که پرتابگر فالکون ۹-آر این شرکت به تازگی در یک پرتاب آزمایشی دچار نقص فنیشده است اما قرار است پایهی اصلی گردشگری فضایی برای زمینیها و شاید دیدار با همسایهها باشد!
حالا تصور کنید که کسی که تنها یکی از کسبوکارهای تکنولوژیکش (به معنای واقعی بیزنس!) اسپیس ایکس است، به شما بگوید که توسعهی بیش از حد هوش مصنوعی فراخوانی شیطان است! از نظر او HAL9000 داستانهای ادیسه «آرتور سی کلارک» در برابر توانایی هوش مصنوعی، یک بازی کودکانه است!
هوش منحصر به انسان!؟
این نگاه مخالفانی نیز دارد. از نظر مخالفان اینکه روزی هوش مصنوعی تمام دنیا را فرا بگیرد کمی عجیبوغریب و غیرمحتمل است. بسیاری از آنها بر خلاف گفتهی هاوکینگ فیلمهای علمی و تخیلی را لزوماً تصویرگر آیندهی زمین نمیدانند. آنها معتقدند که اگر قرار است ماشینهای دارای هوش مصنوعی توسط بشر ساخته شوند چطور میتوانند آن را پشت سر بگذارند.
آنها همچنین مطمئن نیستند که بتوان تمام آنچه در مغز انسان اتفاق میافتد را با الگوریتم برای ماشین توضیح داد؛ به عنوان مثال هوش هیجانی، همدلی، نبوغ یا بخشی از ذهن که ذوق هنری از آن میتراود.
البته چندین سال قبل تصور اینکه روزی تیم فوتبال رباتهای انساننما بتواند در برابر تیم فوتبال انسانها، صف آرایی کند، (آنچه که هدف ربوکاپ در سال ۲۰۵۰ معرفی شده) چندان قابل باور نبود. اما هم اکنون بسیاری از متخصصان این حوزه معتقدند که این رویارویی بسیار زودتر از ۲۰۵۰ اتفاق میافتد.
رباتهای قانونگریز در پارک ژوراسیک
بسیاری معتقدند که با رعایت ضوابط اخلاقی علم رباتیک و هوش مصنوعی میتوان از این آیندهی نهچندان روشن گریخت؛ البته اگر رباتها تا آن زمان قانونگریزی را از انسان نیاموخته باشند!
اصولاً انسانی که حتی ظرفیتهای مغز خود را هم نمیشناسد، چطور میتواند مطمئن باشد که با توسعهی تفکر منطقی برای ماشینها میتوان از رعایت مرزهای اخلاق از سوی آنها مطمئن بود؟ اگر در این میانه یک الگوریتم اشتباه نوشته شود چه؟ یاد افتضاح پارک ژوراسیک نمیافتید؟!
یک قدم عقبتر بیاییم؛ فکر میکنید میتوان برای توسعهی تکنولوژی و تواناییهای مغز یک متخصص مرزی قائل شد؟
این سؤالها بسیار ارزشمند است. بشر تا کنون مرزی برای خلاقیّت، رویاپردازی و تفکر نشناخته است. پس با خیال راحت از خودتان در این باره بپرسید و به دنبال پاسخ آن باشید؛ پاسخ اینکه آیندهی زمین به بشر نیاز خواهد داشت؟ و یا اینکه اولین دستگاه فوق هوشمند ساختهی دست بشر است احتمالاً آخرین آن خواهد بود؟ دستگاهی که خود تولیدکنندهی دستگاههای هوشمند دیگری است و دیگر به بشر نیازی نخواهد داشت.
در همین دنیای زیبا، هیجانانگیز و پر از سؤال باقی بمانید و منتظر مقالههای دیگر بامیلو در این زمینه باشید. البته مقالههایی که تا این اندازه به جستجوی دوردستها نیستند و از هوش مصنوعی در زندگی و ابزارهای امروز میگویند.